کد مطلب:2783 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:371

15 - دروزیه
در بحث از فاطمیان اسماعیلی اشاره شد كه فرقه دروزی از مذهب اسماعیلیه انشعاب یافته است كه به دلیل غلوی كه در این فرقه وجود دارد، معمولا همراه با دیگر فرقه های غالی ذكر می شود.

در زمان حكومت الحاكم بامرالله (375 - 411 ق ) ششمین خلیفه فاطمی ، گروهی از اسماعیلیان درباره الحاكم غلو كردند و او را به درجه خدایی رساندند. این گروه پس از مرگ الحاكم بر آن شدند كه او غایب شده و روزی به میان مردم باز خواهد گشت . اینان فرقه دروزی نامیده می شوند. این فرقه در مصر پدید آمد و در سوریه رشد كرد و بعدها در لبنان نیز پیروانی یافت و هم اینك پیروان مذهب دروزی در كشورهای سوریه و لبنان زندگی می كنند. طبق آماری كه در اواسط قرن بیستم گرفته شده جمعیت دروزیان در حدود دویست هزار نفر بر آورد می شود.

مشهور است كه مؤ سس فرقه دروزی به نام درزی بوده است . درزی به معنی خیاط است و گفته شده است كه نام اصلی درزی ، محمد بن اسماعیل ملقب به نشتكین بوده است و احتمالا به دلیل شغلش به درزی مشهور شده است . درزی ایرانی الاصل و پیرو مذهب اسماعیلی بود. او در سال 408 ق . به مصر رفت و با حمزة بن علی زوزنی كه ایرانی الاصل و از مقربان الحاكم بود، طرح دوستی ریخت و به یاری او به دربار الحاكم راه یافت . سپس مذهب دروزی را با كمك حمزه و حمایت الحاكم پایه ریزی كرد و كتابی در این باره نوشت و به تبلیغ این مذهب در قاهره پرداخت . بر اساس ‍ نظریه او، الحاكم تجسم خداوند و عقل كلی بود و باید مورد عبادت واقع می شد، مردم قاهره پس از شنیدن سخنان درزی بر علیه او شورش كردند و او ناگزیر به سوریه گریخت و در آنجا كشته شد. پس از شورش مردم بر علیه درزی ، حمزة از سوی الحاكم ماءمور ادامه كار شد. حمزه اعلام داشت كه از ابتدا او نماینده الحاكم در امور مذهبی بوده است و درزی به دروغ ادعای نمایندگی الحاكم را كرده است . امروزه نیز دروزیان معتقدند كه هدف درزی در تبلیغاتش ایجاد اختلاف در میان مسلمانان و بدنام كردن مذهب آنان بوده است و لذا خود دروزیان او را به قتل رساندند و از این رو آنها ترجیح می دهند كه به جای دروزی به آنها موحدون گفته شود.(203) حمزه سعی كرد تا مذهب دروزی را بر اساس مبانی عرفانی و اسماعیلی و به شكل عمیقتر سازماندهی كند. بدین منظور او از اصل تجلی استفاده كرد و اعلام داشت كه خداوند و صادرات اولیه ، یعنی عقل كلی و نفس كلی ، در انسانها تجلی می كنند.

بدین ترتیب خداوند در الحاكم تجلی كرده است ، همان طور كه قبلا در انبیا و اولیای الهی دیگری تجلی كرده بود، و الحاكم آخرین تجلی خداوند است . حمزه خود را تجلی عقل كلی معرفی كرد. او به منظور تبلیغ مذهب جدید سازمانی را تاءسیس كرد و اصول عقاید مذهب دروزی را بر اساس ‍ همان سازمان شكل داد. اركان این سازمان عبارت اند از:

1. عقل ، كه حمزه بن علی تجلی اوست . تجلی عقل را امام اعظم ، انسان حقیقی و قائم الزمان نیز می نامند.

2. نفس یا روح كلی ، كه اسماعیل بن محمد تمیمیه تجلی اوست . او دانش ‍ را از امام اعظم دریافت می كند.

3. كلمه ، كه محمد بن وهاب (یا وهیب ) قرشی است .

4. مقدم یا پیشرو، كه جناح الایمن (بال سمت راست ) نیز نامیده می شود. او سلمه (یا سلامة ) بن عبدالوهاب است .

5. تالی یا پیرو كه جناح الایسر (بال سمت چپ ) نیز خوانده می شود. او ابوالحسن علی بن احمد سموكی (یا سموقی ) مشهور با بهاءالدین مقتضی و الضیف (مهمان ) می باشد.

پس از این پنج ركن ، مبلغین ، ماءذونین (كسانی كه اجازه تبلیغ داشتند) و مكاسرین (متقاعدكنندگان ) مطرح می شوند و در آخرین مرحله معتقدان عامه قرار می گیرند.

پس از مرگ الحاكم در سال 411 ق ، حمزه اعلام كرد كه او غایب شده تا پیروان خود را آزمایش كند و به زودی باز خواهد گشت . پس از مدتی یعنی در اواخر سال 411 ق . خود حمزه نیز غایب شد و بهاءالدین مقتنی (پیرو) واسطه میان امام غایب (حمزه ) و پیروانش اعلام شد. پس از مرگ الحاكم ، طرفداران مسلك او به تدریج در مصر رو به كاهش نهاد، ولی بر عكس در سوریه رشد كرد و موجی از انقلاب و شورش در میان روستاییان و دهقانان ایجاد كرد و كنترل بسیاری از مناطق كوهستانی به دست آنان افتاد. در سال 423 ق . امیر انطاكیه با همكاری امیر حلب گروهی از روستاییان را كه از مناطق مجاور حلب در جبل السماك اجتماع كرده بودند، سركوب كرد. مقتنی در این زمان در دو جبهه می جنگید. جبهه نخست در مقابل حاكمان وقت و جبهه دیگر در برابر دیگر مدعیان رهبری دروزی ها همچون ابن كردی بود. همین دو جنگ باعث فروكش كردن تدریجی انقلاب روستاییان سوریه شد. سرانجام مقتضی در سال 425 ق . مانند حمزه ناپدید گردید، اما تا سال 434 ق . برای طرفدارانش نامه می نوشت . از زمانی كه مقتضی پنهان شد برای دروزیان سوریه دوره تازه ای آغاز گردید كه تاكنون ادامه دارد و آن انتظار همراه با صبر و بردباری برای بازگشت الحاكم و حمزه است . بدین ترتیب دروزیها جامعه بسته ای را تشكیل دادند و از ازدواج و مراوده با سایر فرقه ها اكراه داشتند و عقاید خود از پنهان نگاه می داشتند و در صدد تشكیل حكومتی محدود در مناطق زندگی خود بودند، در خلال سالیان دراز كه دروزیان چنین وضعیتی داشتند، نوعی تشكیلات تازه مذهبی به وجود آمد كه با تشكیلات زمان حمزه متفاوت بود. بر اساس این تشكیلات ، جامعه دروزی به دو بخش تقسیم شده است : یكی جامه عاقلان و دانشمندان كه به حقایق ایمان دست یافته اند. دیگر جامعه جاهلان و مردم عادی كه به حقایق ایمان وارد نشده اند. هر دروزی بالغی كه از امتحانات كه از امتحانات متعدد در طول زندگیش موفق بیرون آید و خود را با ارزشهای مذهب درزی وفق دهد می تواند وارد حقایق ایمان شود و به جامعه عاقلان و عالمان بپیوندد. از این پس او باید نمازهای روزانه را به طور مرتب ادا كند و روزه ماه رمضان را به جا آورد و از مسكرات و دروغ و دزدی و دشمنی با هم كیشان خود و مواردی از این قبیل پرهیز كند. عاقلان دارای لباسهای مخصوص و دستارهای سفید هستند و موظف به خوشرفتاری با مردم و رعایت زهد و مطالعه آثار مذهبی و فراگیری عقاید و احكام مذهبی خویشند. جامعه جاهلان كه توده مردم دروزی هستند موظف به رعایت این امور نیستند و لذا مردمی كه در همسایگی دروزیها زندگی می كنند، آنان را مردمی عیاش و شهوت ران و میگسار می دانند. این تقسیم بندی هم اینك نیز در جامعه دروزی رایج است .

دروزیان تغییر دین و مذهب را جایز نمی دانند و معتقدند هر كس باید در دین و مذهب خویش باقی بماند. آنان حتی با مسلمان شدن غیر مسلمان و دروزی شدن غیر دروزی نیز مخالفند. دلیل آنان این است كه در همه ادیان و مذاهب جوهر توحید وجود دارد و آنها تجلیات حقیقت واحدند. در نتیجه روی گردانی از مذهب خود را نتیجه جهل فرد به آیینش می دانند و لذا به همه انسانها توصیه می كنند كه در دینشان بیشتر تاءمل و تدین ورزند و به او امر و نواهی آیین خود بیشتر عمل كنند.(204) در واقع دروزیان به نسخ ادیان الهی اعتقاد ندارند و بر آن اند كه خداوند به وسیله هر پیامبر دینی خاص برای مردمی خاص فرستاده است . این دیدگاه تقریبا شبیه راءی یهود است كه معتقدند خداوند دین یهود را برای قوم بنی اسرائیل فرستاده است و آنها باید همیشه پیرو این دین باشند. نتیجه این دیدگاه نفی تبلیغ دین خودی برای دیگران و عدم پذیرش پیروان جدید است .

از جمله عقاید فرقه دروزی ، یا دست كم عقیده اكثر دروزیان ، تناسخ می باشند. بر این اساس ، آنان معتقدند كه روح انسان پس از مرگ و جدا شدن از بدن انسان مرده وارد بدن انسان دیگری می شود. از این رو، آنان تعدد ارواح را ثابت می دانند و معتقدند كسانی كه در زمان حمزه به مسلك دروزی ایمان آورده اند، روحشان پس از مرگ در یك دروزی دیگر حلول خواهد كرد. از آنجا كه به اعتقاد دروزیان بدن برای روح به منزله لباس ‍ (قمیص ) است ، و روح دائما لباسی را كنده ، لباس دیگری می پوشد، لذا آنها از تناسخ به عنوان ((تقمص )) نام می برند.

شیخ مرسل نصر، رئیس مذهبی فرقه دروزی در زمان حاضر این فرقه را چنین معرفی می كند: فرقه موحدون فرقه ای اسلامی و معتقد به خدا و پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و قرآن و امامت امامان معصوم امامیه تا امام صادق علیه السلام و پس از او امامت فرزند ارشد او اسماعیل و سپس ‍ امامان بعدی فاطمیان تا الحاكم می باشد.

تفاوت دروزیان با فاطمیان اسماعیلی این است كه فاطمیان پس از الحاكم به امامت الظاهر و المستنصر تا العاضد لدین الله ، یعنی چهاردهمین امام فاطمی ، معتقد شدند، اما دروزیان غیبت الحاكم را باور كردند و از داعیان و مبلغان دعوت الحاكم همچون حمزه بن علی زوزنی پیروی كردند. الحاكم در زمانی می زیست كه جامعه اسلام از جنبه های دینی ، علمی ، اقتصادی و سیاسی در نابسامانی و هرج و مرج به سر می برد. از این رو او به منظور نجات مسلمانها از وضعیت نامطلوب به اصلاحات وسیع در ابعاد مختلف و به خصوص بعد دینی و مذهبی پرداخت . اما خلفای عباسی كه رقیب فاطمیان بودند، برای مقابله با اقتدار او این شایعه را مطرح كردند كه الحاكم خود را خدا می داند. الحاكم به منظور اصلاح امور، افرادی را ماءمور تبلیغ اصلاحات مذهبی و احیای سنتهای اسلامی كرد كه مهمترین آنها حمزة بن علی بن احمد زوزنی بود. او چهار نفر دیگر را ماءمور یاری حمزه كرد كه مجموعا پنج ركن اصلاحات مذهبی بودند. اما گروهی از افراد مرتد همچون درزی به تحریف تبلیغات این گروه پرداختند. در نتیجه میان این دو گروه نزاع و درگیری رخ داد كه به قتل درزی انجامید.(205)

دروزیان در احكام عملی از فقه حنفی تقلید می كنند. فقه حنفی كه یكی از چهار مكتب فقهی اهل سنت است ، توسط حكومت عثمانی در سوریه و لبنان رایج گردید. البته علمای فرقه دروزی در چند مساءله با فقه حنفی ، بلكه با دیگر مذاهب فقهی نیز، اختلاف دارند. برخی از این موارد عبارت اند از: از نفی تعدد زوجات ، اجرای طلاق به وسیله قاضی ، عدم جواز رجوع زوج به زوجه پس از طلاق ، و عدم جواز ازدواج دختر قبل از پانزده سالگی .(206)

پس از حمزه و یارانش تا زمان حاضر چند عالم بزرگ در میان دروزیان ظهور كرده است كه بزرگترین آنها امیر رسید جمال الدین عبدالله تنوخی (820 - 884) است . از او آثار زیادی بر جای مانده است و افراد بسیاری از درسها و مواعظ او استفاده كرده اند. اخلاق و زهد مهمترین بعد شخصیتی تنوخی است .

فرد دیگر شیخ محمد ابوهلال ملقب به شخی فاضل (987 - 1050 ق ) است كه شخصیتی همچون تنوخی داشته است . او شاعری زبردست بوده و اشعاری در وصف خداوند و پیامبر صلی الله علیه و آله و اهل بیت او علیه السلام و اهل عرفان سروده است . گفته می شود او نیز آثار متعددی داشته است كه اكثر آنها اعم از نثر و نظم از بین رفته است . از جمله علما و شعرای روزوی شیخ علی فارسی (م 1167 ق ) می باشد.(207)

چكیده

1. در علم فرق و مذاهب به گروههایی غالی گفته می شود كه انسانی را به درجه خدایی یا غیر پیامبری را به درجه پیامبری رسانیده باشند. اكثر فرقه های غالی مذكور در كتب ملل و نحل منقرض شده اند و تنها فرقه هایی كه هم اكنون وجود خارجی دارند عبارت اند از: دروزیه ، اهل الحق و نصیریه ، شیخیه ، بابیه و بهائیه . البته گاه تقریرهایی از برخی از این فرقه ضاله بابیه و بهائیه صریحا غالی و غیر مسلمان شناخته می شوند.

2. دروزی به كسانی گفته می شود كه ((الحاكم بامرالله )) خلیفه ششم فاطمی را به درجه خدایی رساندند. این فرقه در مصر پدید آمد و در سوریه رشد كرد و هم اكنون پیروانش در كشورهای سوریه و لبنان زندگی می كنند. مشهور است كه موسس این فرقه فردی به نام دروزی بوده است كه ایرانی الاصل و دارای مذهب اسماعیلی بود كه با كمك حمزه بن علی مذهب دروزی را ادامه داد.

3. حمزه سازمانی تاءسیس كرد كه اصول عقاید دروزی را شكل دهد. اركان این سازمان عبارت بودند از عقل (خود حمزه )، نفس یا روح كلی (اسماعیل بن محمد تمیمیه )، كلمه (محمد بن وهاب ) مقدم یا پیش رو و تالی یا پیرو، پس از اینها مبلغین و ماءذونین و مكاسرین و سپس معتقدان عامه قرار می گیرند.

4. دروزیان تغییر دین و مذهب را جایز نمی دانند. به نظر آنها در همه ادیان و مذاهب جوهر توحید وجود دارد. آنها به نسخ ادیان الهی اعتقاد ندارند و معتقدند خداوند هر پیامبری را برای مردم خاص فرستاه است ؛ همچنین قائل به تناسخ اند.

5. شیخ مرسل نصر، رئیس مذهبی فرقه دروزی در زمان حاضر، این فرقه را به عنوان فرقه ای اسلامی ، معتقد به خدا و پیامبر و قرآن و امامت امامان معصوم تا امام صادق علیه السلام سپس اسماعیل فرزندش و بعد امامان فاطمی تا الحاكم معرفی می كند. تفاوت دروزیان با فاطمیان در این است كه فاطمیان پس از الحاكم به امامت الظاهر و المستنصر و....معتقد شدند ولی دروزیان غیبت الحاكم را باور می كردند.

6. پس از حمزه و یارانش چند عالم بزرگ در میان دروزیان ظهور كرده است كه بزرگترین آنها امیر سید جمال الدین عبدالله تنوخی است كه در اخلاق و زهد مشهور است .





پرسش

1. به چه كسانی غلات می گویند. چرا؟

2. فرقه دروزی چگونه پیدا شد. اركان سازمان دروزی چیست ؟

3. تلقی رئیس فعلی این فرقه در مورد آن چیست ؟